ای قلم سوزلرینده اثر یوخ

سیاسی فرهنگی اجتماعی

ای قلم سوزلرینده اثر یوخ

سیاسی فرهنگی اجتماعی

عجب دنیائی است دنیائی که ما در آن زندگی میکنیم


دنیائی که ما در آن زندگی میکنیم دنیای بی در و پیکری است.

میگوئید چطور؟

همین الان که خبرها را مرور میکردم متوجه شدم دیروز سفارت سوریه در دوحه توسط حاکمان قطر به مخالفان سوری رسما تحویل داده شده است.

این را شما چه جوری تفسیر میکنید؟

بدست گرفتن زمام کشورها در کل دنیا دارای ابزارها وقواعدی است (تاکنون که اینگونه بوده است)

یا در کشوری کودتا میشود و کودتاچیان زمام امور را در کشوری بدست می آورند و آنها با استفاده از دیکتاتوری مخصوص به خود دولت کودتا را سازماندهی میکنند.

یا با استفاده از ابزارهای جامعه مدنی وازطریق انتخابات ارکان یک حکومت را بطور مسالمت آمیز تصاحب میکنند.

یا با استفاده از کودتای مخملی و در یک نبرد نرم حکومت یک کشور را بدست می آورند.

یا پس از شکست در یک انتخابات با اعتراض به نتایج انتخابات و با شعارهائی مانند تقلب در انتخابات و آتش زدن بانک و مسجد و قرآن و اهانت  به ارزشهای مورد قبول یک کشور بالاخره با لطایف الحیل حکومتی را ساقط میکنند.

یا مانند خیلی کشورهای دیگر با استفاده از انقلاب های مردمی با رهبریت یک رهبر ( چه رهبر کاریزماتیک و چه رهبر مجازی با استفاده از شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک و توویتر و سایر شبکه های اجتماعی) به مخالفت با نظام حاکم برمیخیزند و با استفاده از قدرت ناشی از مردم آن حکومت را ساقط میکنند.

اما آنچه در سوریه اتفاق می افتد شباهتی به این نوع تغییر سیستم حاکم نداشته و در نوع خود بی نظیر است.

از یک سو کشورهائی مثل آمریکا ( دشمن درجه یک همه حکومتهای مردمی) و انگلیس ( و اخیرا هم فرانسه با عربده کشی های اخیرش در الجزایر و مالی و کنگو و ... پا جای پای پیشقراولان ظلم و جنایت گذاشته است ) و نیز کشورهای دنباله رو آنها مانند ترکیه و اردن و قطر و عربستان و بحرین و قس علیهذا حکومت ذره بینی قطر با پشتیبانی از مخالفان تروریست سوری جهت ایجاد حاشیه امنیت برای رژیم جعلی صهیونیستی مبارزه سختی را بر علیه دولت بشار اسد تدارک دیده اند و با هر اقدام ممکنی مثل استقرار موشکهای پاتریوت در مرزهای ترکیه و ... تلاش میکنند و اینک که پس از یک مبارزه نفسگیر با دولت مردمی سوریه کار بجایی نرسیده است ابتدا کرسی دولت سوریه در اتحادیه عرب را به مخالفین سوری تحویل داده و هم زمان سفارت آن کشور در قطر را بدون هیچگونه دلیل دیپلماتیک به مخالفان سوری تحویل میدهند.

در اینجا بخاطر اینکه زورمداران قطری را از الفبای مسائل سیاسی آگاه کرده باشم مطالبی را با زبان ساده متذکر میشوم:

اولا برای تشکیل یک دولت در یک منطقه ای نیاز به ابزارهای زیر ضرورت دارد:

1) زمین : زورمداران قطری و دیگران بفرمایند مخالفان و تروریستهای سوری چند متر مکعب ( ببخشید متر مربع چون مترمکعب واحد سنجش آب است که در مواقع ناراحتی و سوزش ناشی از عطش قدرت و غیره کاربرد دارد) زمین در داخل سوریه و یا خارج از آن در اختیار دارند؟

2) مردم و نیروی انسانی: چند درصد مردم سوریه با تروریستهای مسلح همراهی میکنند؟

3) حمایت بین المللی : حداقل دو کشور بر اساس قانون دوورژه ( تا جائی که من یادم مانده آن دو کشور هم باید همسایه باشند ) باید حکومتی را برسمیت بشناسند تا بعنوان یک عضو از سازمان ملل متحد در جامعه جهانی حضور داشته باشد ( البته این در مراحل نهائی تثبیت قدرت و تشکیل دولت قابلیت پیدا میکند) بفرمائید چند کشور مخالفان سوری را برسمیت شناخته اند؟ یادتان باید باشد این شناسائی توسط دولتها شناسائی رسانه ای و اینترنتی و ... نیست باید طی یک نامه رسمی به سازمان ملل متحد ارسال و پس از رسمیت یافتن بعنوان یک سند بین المللی عینیت پیدا بکند و الا خیلی ادعاها در عالم رسانه و مطبوعات میتواند در جهان مطرح بشود که فاقد وجاهت قانونی باشد.

4) منابع و امکانات: برای اداره یک کشور و دولتی منابع و امکانات متعددی لازم است و آن هم ابزارویژه هائی چون بودجه و منابع ملی و نیروهای انسانی کارآمد و ... را میطلبد بفرمائید عده و عده مخالفان و تروریستهای سوری چیست؟

و اما آن چیزی که برای من برای تشبیه این سناریوی ساختگی قابل تصور است این است که شما تصور کنید به یک بیماری که کلیه پزشکان و اطباء جواب منفی داده اند و امید زنده بودن برای آن بیمار اصلا وجود ندارد بعدا خود بیمار و یا اطرافیان بیمار خودشان را به نادانی زده و بی خیال مردن و انتقال به دنیای باقی وسائل و اسباب و اثاثیه مسافرت و تفریح را برای یک دوره زمانی غیرقابل قبول فراهم کرده و برای خودشان یک زندگی عادی را تصور ( دقت کنید تصور) بکنند!!

عزیزان !! ببخشید ای عربهائی که که در قرآن عظیم الشان با نام اشد کفرا و نفاقا یاد شده اید هم خود شما و هم دوستان شما بدانید که با بیداری اسلامی منبعث از ایران اسلامی ( دقت کنید منبعث از ایران اسلامی = دلتان بسوزد) طومار رژیم های سرسپرده ای چون مبارک و بن علی و معمر قذافی و صدام را در هم پیچیده و عن قریبا نسیم بیداری اسلامی و بزعم شما بهار عربی در کشورهای شما هم وزیدن خواهد گرفت و باز هم فرزند وعده شده آن زن سیاه چرده (کوندالیزا رایس وزیر امور خارجه سابق آمریکا) در درد زایمان ناشی از تشکیل خاورمیانه جدید ناقص الخلقه متولد خواهد شد و باز هم آمریکا و انگلیس و فرانسه و نیز رژیم جعلی اسرائیل انگشت به دهن خواهند ماند چرا که این وعده الهی است که:

لقد کتبنا فی الزبور ان الارض یرثها عبادی الصالحون. الیس الصبح بقریب؟

اینطور نیست؟

یک چالش جدی با مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران


چند ساعت پیش صدای آمریکا برنامه ای ( پخش مجدد ) در خصوص کشته شدن 26 شهروند آمریکائی توسط سلاحهای گرم و عمدتا در مدارسی نظیر Sandy hook پخش میکرد.عمده مطالب پخش شده در آن برنامه پیرامون ارزش گذاری داشتن و حمل سلاح گرم در ایالتهای مختلف آمریکا دور میزد و اینکه داشتن سلاح در ایالات متحده آمریکا نه یک امتیاز بلکه یک حق از حقوق شهروندی است. حتی میهمان برنامه در تبیین مفاهیم امتیاز و حق گفت که داشتن گواهینامه رانندگی نه یک حق بلکه امتیاز است اما داشتن سلاح از نوع امتیاز نیست بلکه حق هر شهروند آمریکائی است.
من با صحت و سقم استدلالات مجری تلویزیون آمریکا و میهمان برنامه شان ندارم اما یک سوال از کسانی که آمال و آرزوهایشان آمریکاست و وقتی نام آمریکا را بر زبان میرانند از لب و لوچه شان آب میریزد دارم و آن اینکه اگر به فرض محال در نظام جمهوری اسلامی ایران دو یا سه نفر دست به خود کشی بزنند یا در یک نظام دسته جمعی در یک روستائی که به سبک عشیره و قبیله ای اداره میشود یا همین اتفاقی که در آمریکا افتاد سه یا چهار نفر در مدت کوتاهی مثلا دو هفته ای با تیراندازی به شهروندان ایرانی مثلا 10 نفر را بضرب گلوله میکشتند آن نظر غرب زدگان لب و لوچه ای ایرانی یا تحلیل گران سخیف آمریکائی از وقوع این اتفاقات در ایران چه بود؟میگفتند که داشتن سلاح و دفاع از خود جزء حقوق همه شهروندان ایرانی است ؟ یا میگفتند اگر در کشوری که از وضع فلاکت بار و وضع بد اقتصادی و عدم داشتن امنیت جانی و چه و چه و چه (البته من این مطالب را تائید نمیکنم بلکه تحلیل احتمالی دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران را برمیشمارم ) باشد اینگونه اتفاقات طبیعی است. مردم در اعتراض به وضع بد معیشتی و برای سیر کردن شکم فرزندان خودشان و یا گاهی سخیفانه تر جهت احقاق حق و حقوق خود دست به اسلحه برده اند و این نظام دیر یا زود فرو می پاشد.لیکن من با گفتن این مطالب و ذکر این آرزوی کور دشمنان در 34 سال گذشته اعلام میکنم:
اولا در طول 34 سال گذشته این آرزو از زبان ورشکستگان سیاسی و دشمنان جانی این آب و خاک بارها و بارها اعلام شده و از همان هفته اول پیروزی انقلاب اسلامی آرزوی شکست نظام روحانیت ( و بزعم آنها رژیم ملایان ) بارها و بارها اعلام شده است . ( خیلی دلم برایشان میسوزد).دوما از بیش از 14 قرن یعنی از زمانی که مولا علی علیه السلام از حقوق حقه خود مبنی بر خلافت منع شد ( اینکه میگویم خلافت منظورم این است که حق امامت حضرتش را کسی نتوانسته است تصاحب کند ) لب مطلب مخالفین این بود که علی (ع) فردی مومن است اما سیاست مدار نیست . ( اسم این نظریه بعدا توسط نسلهای بعدی ابن ملجم مرادی جدائی دین از سیاست و سکولاریسم و یا بعبارتی عیسی به دین خود و موسی به دین خود و در بعضی از متون دیگر قبض و بسط شریعت و حتی صراطهای مستقیم گذاشتند ) او فقط میتواند به عبادت بپردازد اما نمیتواند کشور ( اسلامی ) را اداره کند اما امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و مقام معظم رهبری عملا بر این نظریه دشمن ساخته در طول 15 قرن خط بطلان کشیدند و نشان دادند که روحانیت و علماء اسلامی نه تنها میتوانند کشور را اداره کنند بلکه خوب هم میتوانند اداره بکنند .
دلیل ما چیست؟رسیدن به فن آوریهائی که عمدتا در اختیار و سیطره کشورهای غربی و پیشرفته دیگر نظیر ژاپن و چین و روسیه و ... بود و به هیچ وجه در اختیار کشورهای جهان سومی قرار داده نمیشد مثل فرن آوری های هسته ای - نانو تکنولوژی - سلولهای بنیادی - ساخت و شکار پهبادهای فوق سری - پیشرفتهای علمی زیاد در علم پزشکی و ... همه و همه نشان از موفقیت نظام ولائی در اداره و رفع معضلات عدیده ای که عمدتا از سوی بدخواهان و مخالفان و دشمنان این کشور طراحی و اجرا شده اند .و این موفقیتها نشانگر افول و ضایع شدن نظریه دشمنان در طول 15 قرن گذشته بوده است.
پس طبیعی است که برای زمین زدن این کشور خودشان را به آب و آتش بزنند و آسمان و ریسمان را بهم ببافند و بیان کنند که در ایران از پیشرفت و موفقیت و پیروزی و .... خبری نیست.یادتان نیست که آمریکا به ایران اسلامی تجاوز نظامی کرد؟ چه غلطی توانست بکند؟یادتان نیست در استانهای مختلف کشوربا سلاح تجزیه طلبی به جنگ این نظام اسلامی آمدند ؟  چه غلطی توانستند بکنند ؟یادتان نیست صدام حسین با آ« یال و کوپال با 12 لشکر زرهی و پیاده در قالب سه سپاه بزرگ به ایران اسلامی حمله کرد ؟ چه غلطی توانست بکند؟
یادتان نیست آمریکا در آخرجنگ به دفاع از صدام حسین پرداخت و هواپیمای مسافربری ما را با 329 مسافر هدف قرار داد ؟ چه غلطی توانست بکند ؟ ما شهید دادیم شکست که نخوردیم ؟!
یادتان نیست 8 سال با فریب اصلاحات و با سردمداری موسوی خوئینی ها و خاتمی و ... هر آنچه جین شارپ طراح و مجری انقلابهای مخملی گرجستان و اکراین و .... برای اربابان اصلاحات تلقین و تبیین میکرد اجرا میکردند ؟ بعد از 8 سال چه غلطی کردند؟
یادتان نیست وقتی اکثریت ( نصف باضافه یک ) رای دهندگان کشور به آقای احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور رای دادند میرحسین موسوی و شیخ پیر و فرتوتی مثل مهدی کروبی چماق تقلب در انتخابات را بلند کردند و در شهرهای بزرگی چون تهران و تبریز آشوب بپا کردند و حتی در مواقعی خواستند تا حسینیه امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه ) مرکز فرماندهی و ولایت بر امور مسلمین هم یورش ببرند و به پایگاه بسیج و مساجد حمله کردند و پرچم عاشورائی اباعبدالله علیه السلام را
مورد هتک و اهانت قرار دادند؟ واقعا چه غلطی توانستند بکنند ؟یادتان نیست ؟ که هست دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران متشکل از کشورهای اروپائی و در راس آنها آمریکای جهانخواربا تحریم های بیشتر اقتصادی قیمت ارز و سکه و دلار و ... را دستکاری کردند به زعم اینکه با فشار اقتصادی و معیشتی به قشرها و طبقات پائین جامعه
آنها را رو در روی نظام اسلامی قرار دهند و مطالبات اجتماعی را بالا ببرند ؟ چه غلطی توانستند بکنند ؟
یادتان نیست که آن پیر سفر کرده در آغازین ماههای سال 58 بعد از سقوط هواپیماهای آمریکائی در صحرای طبس با قلبی مطمئن و امیدوار فرمود که : آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و جوانان ما مطمئن باشند که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند .؟ یادتان هست که ؟ یادتان نیست ؟ ایرادی ندارد یادتان نباشه !! ولی آیا توانست غلطی بکند ؟
باور کنید و یقین میدانید که آمریکا و خودتان هیچ غلطی نمیتوانید بکنید .
خودتان را به آب و آسیاب نزنید .
تریدون لتطفئوا نور الله بافوائکم .
( میخواهید نور خدا را با دهانهایتان خاموش بکنید ) ولی نمیتوانید بکنید . نمیتوانید .
میتوانید؟ نمیتوانید که ؟
همین.

چرا شعار مرگ بر اسرائیل کم تاثیر شده است؟

"به کمک زنان یهودى، مردان غیریهودى را در عشرتکده‌ها و محلهاى عیاشى به فساد اخلاقى مى‏کشانیم و آنها را از جاده عفت و پاکدامنى منحرف مى‏سازیم. من این جامعه را که به دست زنها به فساد کشانده مى‏شود، جامعه زنان نام مى‏نهم زیرا در فساد و تجمل‏ پرستى بی‌همتا هستند."

بخشی از پروتکل اول صهیون نوشته عجاج نهیوض

فکر می‌کنید چرا صهیونیسم و اسراییل بعد از گذشت نیم قرن هنوز به حیات نامبارک خویش ادامه می‌دهد؟ آیا بخاطر داشتن سومین ارتش منظم دنیاست؟ یا بخاطر داشتن صدها کلاهک هسته‌ای؟ برای پی‌بردن به جواب این سوال کمی به دور و بر خود نگاه کنیم و سر و وضع خویش را نظاره‌گر باشیم.

قریب به 60 سال از تأسیس رژیم غاصب صهیونیستی می‌گذرد؛ دهها و صدها کنفرانس و اجلاس و نشست و همایش در جهان اسلام! برگزار شده و هزارها قطعنامه و اعلامیه و بیانیه و طومار صادر گشته و خدا می‌داند چند بار رژیم اسرائیل محکوم شده است؛ اما...

اما هنوز نام این رژیم بر نقشه‌ها خودنمایی می‌کند و بر سر زبانها می‌چرخد و در کشورهای دنیا سفارتخانه و درسازمانهای جهانی حق رأی دارد و دائما در سازمان ملل قطعنامه صادر می‌کند و علیه این کشور وآن کشور موضع می‌گیرد و... و هر روز حلقه محاصره را بر ملت مظلوم فلسطین تنگتر و روز به روز نسل‌کشی مردمان ستمدیده این سرزمین را بیشتر و خانه‌هایشان را خراب و فرزندانشان را آواره می‌کند و... می‌دانید چرا؟

گوشی‌های "نوکیا" Nokia و "موتورولا" Motorola جیبهای ما را اشغال کرده است؛

موسیقی از ام‌پی‌تری پلیرهای "آی‌پاد" IPod به گوش ما می‌رسد؛ سی‌پی‌یوهای "اینتل" Intel تجارت و اقتصاد و فرهنگ و سیاست ما را می‌گرداند و اطلاعات آنها را پردازش می‌کند؛ پرینترهای "اچ‌ پی" HP مطالب ما را به چاپ‌ می‌رساند؛ اوقات سرگرمی‌مان با فیلمهای هیجانی "هالیوود" Hollywood که در کمپانی بزرگ "فاکس قرن بیستم" Fox   20 Century تولید شده، پر می‌شود.

برای کودکانمان کارتون‌های معروف "والت دیزنی" Disney را با تلویزیونهای "پایونیر"

Pioneer نمایش می‌دهیم؛ درهنگام سفر این دوربین‌های "کوداک" Kodak هستند که لحظات زیبای ما را ماندگار می‌کنند؛ این مجریان اخبار شبکه "سی‌ان‌ان" CNN و خبرنگاران مجله هفتگی "تایم" TIME هستند که اخبار دنیا را به گوش ما می‌رسانند.

بچه‌هایمان با شیرخشک‌های خوشمزه‌ی "سرلاک" Cerelac بزرگ می‌شوند و شکلات‌های

"مگی" Maggi و " کیت‌کت" KitKat و "اسمارتیز" Smarties می‌خورند؛ بعد از وعده‌های غذایی‌مان هیچ‌چیز به اندازه نوشابه‌های "کوکاکولا" Coca Cola و "پپسی" PEPSI و "فانتا" Fanta و "میریندا" mirinda نمی‌چسبد و آنچه که خستگی را بعد از یکروز کاری از تن آدم به‌در می‌کند یک "نسکافه"ی Nescafe مخلوط با "کافی‌میت" Coffee Mate است.

البته ناگفته نمی‌ماند که صورتهایمان را با "ژیلت" Gillette اصلاح می‌کنیم، مسواک‌هایمان

"اورال بی"  Oral-B است، سیگار "مارلبرو" Marlboro بر گوشه لبمان نشسته و خودکار "بیک" BIC و روان‌نویس "پارکر" Parker در جیبمان یافت می‌شود.

و البته بگذریم از تیشرت‌های رنگ و وارنگ "باس" BOSS که گاهگاهی به تن می‌کنیم و

بارانی‌های خوش‌دوخت "نایک" Nike که بدن ما را از برف و باران حفظ می‌‌کند و کفشهای خوش‌پای "تیمبرلند" Timberland که در گرما و سرما همراه ماست و لباسهای ورزشی "چامپیون" Champion که ما را در افتخارات ملی و محلی همراهی می‌کند و... .

دیگر نگوییم چرا شعار مرگ بر اسرائیل اثر ندارد! دیگر نگوییم چرا این همه اعلامیه و قطعنامه و تظاهرات به ثمر نمی‌نشیند؛ تا وقتی که مسئولین ما قراردادهای نفتی را با شرکت چند ملیتی "شل" Shell امضا می‌کنند و فروشگاه‌های زنجیره‌ای پوشاک "بنتون" Benton مد را به ما عرضه می‌دارند و محصولات غذایی "نستله" Nestle در یخچال‌های ما جاخوش کرده‌اند اوضاع همین است که هست.... شاید بگویید چرا؟

به گواهی اسناد و مدارک، هر ریالی که بابت خرید و مصرف این محصولات می‌پردازیم گلوله‌ای می‌شود در قلب کودک فلسطینی، و بمبی بر سر خانه‌اش، و عاملی برای ویرانی سرزمین و آوارگی هموطنان او؛ و بگذریم ازاینکه ریال‌های ما، بودجه سالانه دولت اسرائیل را افزایش و موجبات رفاه زندگی شهروندان آن را فراهم و روزگار را به کام مردم آن می‌گرداند.

لازم به ذکر است تمامی شرکتها و کارخانه هائی که نامشان امد متعلق به یهودیان ساکن اسرائیل است این تازه اول قضایاست و اگر نگاهی به تورات و تلمود و قباله(کتابهای مقدس یهودیان) و پروتکلهای  24 گانه صهیونیسم بیندازید خواهید فهمید که قضایا پیچیده‌تر از این حرفهاست و اسرائیل این پدیده شوم قرن بیستم نه تنها داعیه‌دار حکومت بر سرزمین فلسطین و بعد از آن کل منطقه خاورمیانه است، بلکه مدعی حکومت بر تمامی جهان می‌باشد. گلدامایر نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی می‌گفت "هر جا که یک یهودی هست آنجا مرزهای اسرائیل بزرگ است".

در کتاب قبّاله می‌خوانیم "1- کشتن غیر یهودی و غصب کردن و دزدیدن مال او بر یهودی، در صورتیکه مقدور باشد، جائز، بلکه واجب است. 2- برای آنکه سلطنت و آقایی تنها برای یهودیان باقی بماند، لازم است هر فرد یهودی، تمام نیرو و امکاناتش را صرف بدست آوردن مال و ثروت، و منع دیگر ملتها از اندوختن زر و سیم و سیادت و آقایی نماید. 3- از آنجا که افراد یهودی در عزت الهی با هم شریک و مساوی هستند، پس دنیا و مظاهر آن مال آنهاست

و حق بهره‌برداری از آنها را دارند و دزدیدن مال یهودی برای همکیشان او جائز نیست.

ولی دزدیدن مال غیر یهودی مانعی ندارد بلکه اصلا نام دزدی نباید روی آن گذارد؛ این عمل در حقیقت استرداد مالی است که در دست دیگران است و دین آنرا برای یهودی مباح ساخته است؛ اموال غیر یهودی مانند اموال بی‌صاحب یا ریگهای کنار دریا است که هر کس زودتر دست روی آنها بگذارد، مالک آنها خواهد شد.

بنی اسرائیل در مثل مانند زنی است که در خانه نشسته و شوهرش از راه کار و کوشش، مال و ثروت فراهم می‌کند و او بدون آنکه در رنج کارگری با او شریک باشد، با مرد سهیم است و حق بهره‌برداری از دست‌رنج او را دارد. 4- برای یهود سوگند دروغ خوردن مخصوصا هنگام معامله با دیگر ملتها جایز است، زیرا اصل سوگند برای از بین بردن نزاع قرار داده شده ولی درباره غیر یهودی که عبارت باشند از حیوانات ناطق این سوگند اعتبار ندارد!"

بگذارید دیگر اشاره‌ای به پروتکلهای صهیونیسم که مجموعه قوانین مصوب نزد علمای قوم یهود است نکنم، که هوش را از سرتان خواهد برد؛ بگذارید نگویم که رژیم خبیث صهیونیستی معتقد است غیر یهودی، اعم از مسلمان و مسیحی و زرتشتی، همگی حیوانات ناطقی هستند که خداوند برای بهره‌کشی قوم یهود از آنان، خلق کرده است و انسان برتر فقط و فقط یهودی‌ها هستند.

بگذارید نگویم که غاصبان فلسطین جان و مال و ناموس غیر یهودی را بر خود مباح می‌دانند؛ و...

(توصیه می‌کنم حتما پروتکلهای 24 گانه یهود را مطالعه بفرمایید.) نتیجه آنکه هر ریالی را که بابت خرید و مصرف کالاهای صهیونیستی پرداخت می‌کنیم، در واقع با دست خود گوری برای خویش کنده‌ایم .