دنیائی که ما در آن زندگی میکنیم دنیای بی در و پیکری است.
میگوئید چطور؟
همین الان که خبرها را مرور میکردم متوجه شدم دیروز سفارت سوریه در دوحه توسط حاکمان قطر به مخالفان سوری رسما تحویل داده شده است.
این را شما چه جوری تفسیر میکنید؟
بدست گرفتن زمام کشورها در کل دنیا دارای ابزارها وقواعدی است (تاکنون که اینگونه بوده است)
یا در کشوری کودتا میشود و کودتاچیان زمام امور را در کشوری بدست می آورند و آنها با استفاده از دیکتاتوری مخصوص به خود دولت کودتا را سازماندهی میکنند.
یا با استفاده از ابزارهای جامعه مدنی وازطریق انتخابات ارکان یک حکومت را بطور مسالمت آمیز تصاحب میکنند.
یا با استفاده از کودتای مخملی و در یک نبرد نرم حکومت یک کشور را بدست می آورند.
یا پس از شکست در یک انتخابات با اعتراض به نتایج انتخابات و با شعارهائی مانند تقلب در انتخابات و آتش زدن بانک و مسجد و قرآن و اهانت به ارزشهای مورد قبول یک کشور بالاخره با لطایف الحیل حکومتی را ساقط میکنند.
یا مانند خیلی کشورهای دیگر با استفاده از انقلاب های مردمی با رهبریت یک رهبر ( چه رهبر کاریزماتیک و چه رهبر مجازی با استفاده از شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک و توویتر و سایر شبکه های اجتماعی) به مخالفت با نظام حاکم برمیخیزند و با استفاده از قدرت ناشی از مردم آن حکومت را ساقط میکنند.
اما آنچه در سوریه اتفاق می افتد شباهتی به این نوع تغییر سیستم حاکم نداشته و در نوع خود بی نظیر است.
از یک سو کشورهائی مثل آمریکا ( دشمن درجه یک همه حکومتهای مردمی) و انگلیس ( و اخیرا هم فرانسه با عربده کشی های اخیرش در الجزایر و مالی و کنگو و ... پا جای پای پیشقراولان ظلم و جنایت گذاشته است ) و نیز کشورهای دنباله رو آنها مانند ترکیه و اردن و قطر و عربستان و بحرین و قس علیهذا حکومت ذره بینی قطر با پشتیبانی از مخالفان تروریست سوری جهت ایجاد حاشیه امنیت برای رژیم جعلی صهیونیستی مبارزه سختی را بر علیه دولت بشار اسد تدارک دیده اند و با هر اقدام ممکنی مثل استقرار موشکهای پاتریوت در مرزهای ترکیه و ... تلاش میکنند و اینک که پس از یک مبارزه نفسگیر با دولت مردمی سوریه کار بجایی نرسیده است ابتدا کرسی دولت سوریه در اتحادیه عرب را به مخالفین سوری تحویل داده و هم زمان سفارت آن کشور در قطر را بدون هیچگونه دلیل دیپلماتیک به مخالفان سوری تحویل میدهند.
در اینجا بخاطر اینکه زورمداران قطری را از الفبای مسائل سیاسی آگاه کرده باشم مطالبی را با زبان ساده متذکر میشوم:
اولا برای تشکیل یک دولت در یک منطقه ای نیاز به ابزارهای زیر ضرورت دارد:
1) زمین : زورمداران قطری و دیگران بفرمایند مخالفان و تروریستهای سوری چند متر مکعب ( ببخشید متر مربع چون مترمکعب واحد سنجش آب است که در مواقع ناراحتی و سوزش ناشی از عطش قدرت و غیره کاربرد دارد) زمین در داخل سوریه و یا خارج از آن در اختیار دارند؟
2) مردم و نیروی انسانی: چند درصد مردم سوریه با تروریستهای مسلح همراهی میکنند؟
3) حمایت بین المللی : حداقل دو کشور بر اساس قانون دوورژه ( تا جائی که من یادم مانده آن دو کشور هم باید همسایه باشند ) باید حکومتی را برسمیت بشناسند تا بعنوان یک عضو از سازمان ملل متحد در جامعه جهانی حضور داشته باشد ( البته این در مراحل نهائی تثبیت قدرت و تشکیل دولت قابلیت پیدا میکند) بفرمائید چند کشور مخالفان سوری را برسمیت شناخته اند؟ یادتان باید باشد این شناسائی توسط دولتها شناسائی رسانه ای و اینترنتی و ... نیست باید طی یک نامه رسمی به سازمان ملل متحد ارسال و پس از رسمیت یافتن بعنوان یک سند بین المللی عینیت پیدا بکند و الا خیلی ادعاها در عالم رسانه و مطبوعات میتواند در جهان مطرح بشود که فاقد وجاهت قانونی باشد.
4) منابع و امکانات: برای اداره یک کشور و دولتی منابع و امکانات متعددی لازم است و آن هم ابزارویژه هائی چون بودجه و منابع ملی و نیروهای انسانی کارآمد و ... را میطلبد بفرمائید عده و عده مخالفان و تروریستهای سوری چیست؟
و اما آن چیزی که برای من برای تشبیه این سناریوی ساختگی قابل تصور است این است که شما تصور کنید به یک بیماری که کلیه پزشکان و اطباء جواب منفی داده اند و امید زنده بودن برای آن بیمار اصلا وجود ندارد بعدا خود بیمار و یا اطرافیان بیمار خودشان را به نادانی زده و بی خیال مردن و انتقال به دنیای باقی وسائل و اسباب و اثاثیه مسافرت و تفریح را برای یک دوره زمانی غیرقابل قبول فراهم کرده و برای خودشان یک زندگی عادی را تصور ( دقت کنید تصور) بکنند!!
عزیزان !! ببخشید ای عربهائی که که در قرآن عظیم الشان با نام اشد کفرا و نفاقا یاد شده اید هم خود شما و هم دوستان شما بدانید که با بیداری اسلامی منبعث از ایران اسلامی ( دقت کنید منبعث از ایران اسلامی = دلتان بسوزد) طومار رژیم های سرسپرده ای چون مبارک و بن علی و معمر قذافی و صدام را در هم پیچیده و عن قریبا نسیم بیداری اسلامی و بزعم شما بهار عربی در کشورهای شما هم وزیدن خواهد گرفت و باز هم فرزند وعده شده آن زن سیاه چرده (کوندالیزا رایس وزیر امور خارجه سابق آمریکا) در درد زایمان ناشی از تشکیل خاورمیانه جدید ناقص الخلقه متولد خواهد شد و باز هم آمریکا و انگلیس و فرانسه و نیز رژیم جعلی اسرائیل انگشت به دهن خواهند ماند چرا که این وعده الهی است که:
لقد کتبنا فی الزبور ان الارض یرثها عبادی الصالحون. الیس الصبح بقریب؟
اینطور نیست؟
"به کمک زنان یهودى، مردان غیریهودى را در عشرتکدهها و محلهاى عیاشى به فساد اخلاقى مىکشانیم و آنها را از جاده عفت و پاکدامنى منحرف مىسازیم. من این جامعه را که به دست زنها به فساد کشانده مىشود، جامعه زنان نام مىنهم زیرا در فساد و تجمل پرستى بیهمتا هستند."
بخشی از پروتکل اول صهیون نوشته عجاج نهیوض
فکر میکنید چرا صهیونیسم و اسراییل بعد از گذشت نیم قرن هنوز به حیات نامبارک خویش ادامه میدهد؟ آیا بخاطر داشتن سومین ارتش منظم دنیاست؟ یا بخاطر داشتن صدها کلاهک هستهای؟ برای پیبردن به جواب این سوال کمی به دور و بر خود نگاه کنیم و سر و وضع خویش را نظارهگر باشیم.
قریب به 60 سال از تأسیس رژیم غاصب صهیونیستی میگذرد؛ دهها و صدها کنفرانس و اجلاس و نشست و همایش در جهان اسلام! برگزار شده و هزارها قطعنامه و اعلامیه و بیانیه و طومار صادر گشته و خدا میداند چند بار رژیم اسرائیل محکوم شده است؛ اما...
اما هنوز نام این رژیم بر نقشهها خودنمایی میکند و بر سر زبانها میچرخد و در کشورهای دنیا سفارتخانه و درسازمانهای جهانی حق رأی دارد و دائما در سازمان ملل قطعنامه صادر میکند و علیه این کشور وآن کشور موضع میگیرد و... و هر روز حلقه محاصره را بر ملت مظلوم فلسطین تنگتر و روز به روز نسلکشی مردمان ستمدیده این سرزمین را بیشتر و خانههایشان را خراب و فرزندانشان را آواره میکند و... میدانید چرا؟
گوشیهای "نوکیا" Nokia و "موتورولا" Motorola جیبهای ما را اشغال کرده است؛
موسیقی از امپیتری پلیرهای "آیپاد" IPod به گوش ما میرسد؛ سیپییوهای "اینتل" Intel تجارت و اقتصاد و فرهنگ و سیاست ما را میگرداند و اطلاعات آنها را پردازش میکند؛ پرینترهای "اچ پی" HP مطالب ما را به چاپ میرساند؛ اوقات سرگرمیمان با فیلمهای هیجانی "هالیوود" Hollywood که در کمپانی بزرگ "فاکس قرن بیستم" Fox 20 Century تولید شده، پر میشود.
برای کودکانمان کارتونهای معروف "والت دیزنی" Disney را با تلویزیونهای "پایونیر"
Pioneer نمایش میدهیم؛ درهنگام سفر این دوربینهای "کوداک" Kodak هستند که لحظات زیبای ما را ماندگار میکنند؛ این مجریان اخبار شبکه "سیانان" CNN و خبرنگاران مجله هفتگی "تایم" TIME هستند که اخبار دنیا را به گوش ما میرسانند.
بچههایمان با شیرخشکهای خوشمزهی "سرلاک" Cerelac بزرگ میشوند و شکلاتهای
"مگی" Maggi و " کیتکت" KitKat و "اسمارتیز" Smarties میخورند؛ بعد از وعدههای غذاییمان هیچچیز به اندازه نوشابههای "کوکاکولا" Coca Cola و "پپسی" PEPSI و "فانتا" Fanta و "میریندا" mirinda نمیچسبد و آنچه که خستگی را بعد از یکروز کاری از تن آدم بهدر میکند یک "نسکافه"ی Nescafe مخلوط با "کافیمیت" Coffee Mate است.
البته ناگفته نمیماند که صورتهایمان را با "ژیلت" Gillette اصلاح میکنیم، مسواکهایمان
"اورال بی" Oral-B است، سیگار "مارلبرو" Marlboro بر گوشه لبمان نشسته و خودکار "بیک" BIC و رواننویس "پارکر" Parker در جیبمان یافت میشود.
و البته بگذریم از تیشرتهای رنگ و وارنگ "باس" BOSS که گاهگاهی به تن میکنیم و
بارانیهای خوشدوخت "نایک" Nike که بدن ما را از برف و باران حفظ میکند و کفشهای خوشپای "تیمبرلند" Timberland که در گرما و سرما همراه ماست و لباسهای ورزشی "چامپیون" Champion که ما را در افتخارات ملی و محلی همراهی میکند و... .
دیگر نگوییم چرا شعار مرگ بر اسرائیل اثر ندارد! دیگر نگوییم چرا این همه اعلامیه و قطعنامه و تظاهرات به ثمر نمینشیند؛ تا وقتی که مسئولین ما قراردادهای نفتی را با شرکت چند ملیتی "شل" Shell امضا میکنند و فروشگاههای زنجیرهای پوشاک "بنتون" Benton مد را به ما عرضه میدارند و محصولات غذایی "نستله" Nestle در یخچالهای ما جاخوش کردهاند اوضاع همین است که هست.... شاید بگویید چرا؟
به گواهی اسناد و مدارک، هر ریالی که بابت خرید و مصرف این محصولات میپردازیم گلولهای میشود در قلب کودک فلسطینی، و بمبی بر سر خانهاش، و عاملی برای ویرانی سرزمین و آوارگی هموطنان او؛ و بگذریم ازاینکه ریالهای ما، بودجه سالانه دولت اسرائیل را افزایش و موجبات رفاه زندگی شهروندان آن را فراهم و روزگار را به کام مردم آن میگرداند.
لازم به ذکر است تمامی شرکتها و کارخانه هائی که نامشان امد متعلق به یهودیان ساکن اسرائیل است این تازه اول قضایاست و اگر نگاهی به تورات و تلمود و قباله(کتابهای مقدس یهودیان) و پروتکلهای 24 گانه صهیونیسم بیندازید خواهید فهمید که قضایا پیچیدهتر از این حرفهاست و اسرائیل این پدیده شوم قرن بیستم نه تنها داعیهدار حکومت بر سرزمین فلسطین و بعد از آن کل منطقه خاورمیانه است، بلکه مدعی حکومت بر تمامی جهان میباشد. گلدامایر نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی میگفت "هر جا که یک یهودی هست آنجا مرزهای اسرائیل بزرگ است".
در کتاب قبّاله میخوانیم "1- کشتن غیر یهودی و غصب کردن و دزدیدن مال او بر یهودی، در صورتیکه مقدور باشد، جائز، بلکه واجب است. 2- برای آنکه سلطنت و آقایی تنها برای یهودیان باقی بماند، لازم است هر فرد یهودی، تمام نیرو و امکاناتش را صرف بدست آوردن مال و ثروت، و منع دیگر ملتها از اندوختن زر و سیم و سیادت و آقایی نماید. 3- از آنجا که افراد یهودی در عزت الهی با هم شریک و مساوی هستند، پس دنیا و مظاهر آن مال آنهاست
و حق بهرهبرداری از آنها را دارند و دزدیدن مال یهودی برای همکیشان او جائز نیست.
ولی دزدیدن مال غیر یهودی مانعی ندارد بلکه اصلا نام دزدی نباید روی آن گذارد؛ این عمل در حقیقت استرداد مالی است که در دست دیگران است و دین آنرا برای یهودی مباح ساخته است؛ اموال غیر یهودی مانند اموال بیصاحب یا ریگهای کنار دریا است که هر کس زودتر دست روی آنها بگذارد، مالک آنها خواهد شد.
بنی اسرائیل در مثل مانند زنی است که در خانه نشسته و شوهرش از راه کار و کوشش، مال و ثروت فراهم میکند و او بدون آنکه در رنج کارگری با او شریک باشد، با مرد سهیم است و حق بهرهبرداری از دسترنج او را دارد. 4- برای یهود سوگند دروغ خوردن مخصوصا هنگام معامله با دیگر ملتها جایز است، زیرا اصل سوگند برای از بین بردن نزاع قرار داده شده ولی درباره غیر یهودی که عبارت باشند از حیوانات ناطق این سوگند اعتبار ندارد!"
بگذارید دیگر اشارهای به پروتکلهای صهیونیسم که مجموعه قوانین مصوب نزد علمای قوم یهود است نکنم، که هوش را از سرتان خواهد برد؛ بگذارید نگویم که رژیم خبیث صهیونیستی معتقد است غیر یهودی، اعم از مسلمان و مسیحی و زرتشتی، همگی حیوانات ناطقی هستند که خداوند برای بهرهکشی قوم یهود از آنان، خلق کرده است و انسان برتر فقط و فقط یهودیها هستند.
بگذارید نگویم که غاصبان فلسطین جان و مال و ناموس غیر یهودی را بر خود مباح میدانند؛ و...
(توصیه میکنم حتما پروتکلهای 24 گانه یهود را مطالعه بفرمایید.) نتیجه آنکه هر ریالی را که بابت خرید و مصرف کالاهای صهیونیستی پرداخت میکنیم، در واقع با دست خود گوری برای خویش کندهایم .