ای قلم سوزلرینده اثر یوخ

سیاسی فرهنگی اجتماعی

ای قلم سوزلرینده اثر یوخ

سیاسی فرهنگی اجتماعی

گروهی که از خارج دستور می گرفت آتش‌بیار معرکه بود

آیت‌الله مکارم در دیدار شورای مرکزی حزب موتلفه:
گروهی که از خارج دستور می گرفت آتش‌بیار معرکه بود

آیت‌الله مکارم شیرازی در دیدار دبیر کل اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با اشاره به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری گفت: یک گروه در انتخابات از خارج دستور گرفته و آتش بیار معرکه بودند.

آیت‌الله مکارم شیرازی در دیدار شورای مرکزی این حزب با اشاره به اینکه سه گروه درانتخابات اخیر مطرح بودند، اظهار داشت: یک گروه در انتخابات که اکثریت بودن بیش از 24 میلیون رای آوردند یک گروه هم 13میلیون رای آوردند یک گروه هم گروهی مخرب بودند از خارج دستور می گرفتند و آتش بیار معرکه بودند و کارهای بدی کردند ما باید حساب آنها را از هم جدا کنیم.
وی افزود: ما می‌گوییم گروهی که از غرب دستور می‌گرفتند شناسایی و مطرود شوند اما بین دو گروه دیگر التیام ایجاد کنیم ما نمی‌توانیم بگوییم همه مغرض بودند و همانطور که رهبر عزیز انقلاب فرمودند اینها مطابق سلیقه‌شان عمل کردند.
آیت‌الله مکارم شیرازی با اشاره به توانایی‌های انقلاب با بیان اینکه خارجی‌ها به تدریج داشتند مایوس می‌شدند اما حوادث انتخابات آنها را از یاس خارج کرد، تصریح کرد: ما نباید یاس دشمنان را تبدیل به امید کنیم باید تلاش کنیم که یکپارچه شویم آنهایی که در اعتقاد به جمهوری اسلامی، رهبری، ‌نظام ومردم مشترک هستند دور هم جمع شوند و وحدت ایجاد کنند و آن گروه فاسد و مفسد را طرد نمایند.
وی با تاکید بر اینکه ادبیات گفتگو را باید تغییر دهیم، گفت: این سبب می‌شود مشکلات حل شود و از شما انتظار داریم روی مسائل کار کنید باید آرامتر و با محبت‌تر کار کنید تا اوضاع آرام شود، ‌نامهربانی‌ها و سوء ظن‌ها و بدبینی‌ها از بین برود.
این مرجع تقلید در بخش دیگری از سخنان خود سه نکته مهم را یادآور شد و افزود: باید واقعیت‌ها را باور و برای آن راه حل پیدا کنیم.
آیت‌الله مکارم شیرازی همچنین گفت:‌ نقد دوستانه در محیط ما کم است بیشتر یا مدح است یا تخریب یک گروه باید این وسط نقد هدفدار و دوستانه داشته باشند.
وی در ادامه تاکید کرد: خیلی چیزها باید اصلاح شود نقد مقدمه هر اصلاحی است هیچ کس معصوم نیست جز انبیاء و اولیای الهی ما باید حتما در مورد لغزش‌هایی که وجود دارد نقد منطقی داشته باشیم، مردم درباره مسائل و مشکلات اقتصادی حرف دارند اگر چیزی نگوییم درست نیست.
آیت‌الله مکارم شیرازی افزود: ما دردها را خوب تحلیل می‌کنیم اما به درمان که می‌رسیم کوتاه می‌آییم گاهی برخی میگویند ما مایوس هستیم این یاس بدترین عیب است هر مشکلی قابل حل است وبن بست در زندگی وجود ندارد.
این مرجع تقلید ادامه داد: دشمنان با ما اعلام جنگ کردند جنگ صلیبی دوم را آغاز کردند ما چه باید بکنیم راهی جز اتحاد کشورهای اسلامی نداریم در بیرون و داخل یک توفان علیه ما راه انداخته‌اند، ما باید در مورد همه اینها تدبیر داشته باشیم.
وی با اشاره به ویژگی‌های حزب موتلفه اسلامی و امتیازات این حزب گفت:‌ ظاهر و باطن موتلفه اسلامی یکی است این برای ما ارزشمند است، شما یک تشکل سنتی و در عین حال روشنفکر و آگاه به زمان هستید جمع این دو کار آسانی نیست برخی که سنتی فکر می‌کنند گاهی گرایش به جمود پیدا می‌کنند و برخی هم که به فاز روشنفکری می‌روند به دامن لیبرالیسم می‌افتند اما شما نشان دادید از این دو آفت مصون هستید هم مسلمان رساله‌ای،‌هم انقلابی روشن و آگاه به زمان هستید.
همچنین در این دیدار محمد نبی حبیبی دبیر کل حزب موتلفه اسلامی با ارائه گزارشی از آخرین وضعیت سیاسی کشور و فعالیت‌های حزب گفت: ما اکنون مواجه با یک هجمه سنگین از سوی اروپا و آمریکا علیه ارکان نظام به ویژه رهبری و ولایت فقیه هستیم، دشمن با راه‌اندازی یک جنگ صلیبی اسلام را هدف قرار داده است.
وی افزود: ما فوری‌ترین وظیفه را دفاع از کیان اسلامی و نظام و حمایت از ولی فقیه می‌دانیم.

معما

وقتی من به دنیا اومدم پدرم ۳۰ سالش بود... یعنی سنش ۳۰ برابر من بود... وقتی من ۲ ساله شدم پدرم ۳۲ ساله شد... یعنی ۱۶ برابر من... وقتی من ۳ ساله شدم پدرم ۳۳ ساله شد... یعنی ۱۱ برابر من... وقتی من ۵ ساله شدم پدرم ۳۵ ساله شد... یعنی ۷ برابر من... وقتی من ۱۰ ساله شدم پدرم ۴۰ ساله شد... یعنی ۴ برابر من... وقتی من ۱۵ ساله شدم پدرم ۴۵ ساله شد... یعنی ۳ برابر من... وقتی من ۳۰ ساله شدم پدرم ۶۰ ساله شد... یعنی ۲ برابر من... می ترسم اگه ادامه بدم از پدرم بزرگتر بشم!

عشق یعنی صداقت

سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم یه ازدواج گرفت با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند .
وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود ، دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت . مادر گفت : تو شانسی نداری ، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا .
دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم .
روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت : به هر یک از شما دانه ای می دهم ، کسی که بتواند در عرض 6 ماه زیباترین گل را برای من بیاورد ، ملکه آینده چین می شود .
دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت .
سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد ، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند ، اما بی نتیجه بود ، گلی نرویید
روز ملاقات فرا رسید ، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند .
لحظه موعود فرا رسید شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود .
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است . شاهزاده توضیح داد : این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند : گل صداقت ...
همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند ، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود